دوشنبه ۳ مهر ۱۳۸۵ - ۱۸:۱۹
۰ نفر

مرتضی سرهنگی: به دست کسانی که خرمشهر را کشتند نگاه کنید. به ناخن‎هایی که چشم نخل‎ها را در آوردند نگاه کنید.

به نقشه‎هایی که اروندرود را به طرف عراق کشیده است نگاه کنید. لعنت به اسپری‎های ساخت عراق که روی دیوارهای خرمشهر نوشت: آمده‎ایم که بمانیم. نگاه کنید به برق سرنیزه‎هایی که درختان «کنار» و «اکالیپتوس» را در آستانه‎ مسجد جامع سر بریدند.
حیف از انعکاس آب‎های اروند که در آن نوزده ماه به صورت خواب زده‎ سربازان عراقی تابیده بود.
لعنت به آن افسر عراقی که در اطلاعیه‎ نظامی نوشته بود: خرمشهر مثل بالشتی است که بصره بر آن خوابیده است، از آن دفاع کنید!
این خبر هم خوب است؛ شهرداری بصره خط اتوبوس‎رانی بصره - خرمشهر و بالعکس را دایر می‎کند. حالا... حالا به صف سربازان عراقی که در کنار قصر شیخ خزعل منتظرند تا مسافران اردوگاه‌های ایران شوند، نگاه کنید. به زانوان لرزان سرهنگ «احمد زیدا» که میدان مین را آلوده کرد، نگاه کنید.
به سرهنگ بیچاره «جواد اسعد شیتنه» و سرهنگ «صلاح القاضی» که به خاطر بی‎لیاقتی در دفاع از خرمشهر، سینه‎شان در مگسک جوخه اعدام قرار گرفت، نگاه کنید. حالا نگاه کنید به دستِ عقیق‎نشانِ کسانی که خرمشهر را زنده کردند. نگاه کنید.
خجالت نکشید، یک نگاه حلال است!
کد خبر 4805

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز